Bro لاروی موهای بلند را از یک مزرعه جمعی در بالکن با سرطان گرفتار می ضربدری باجناقها کند
یک کشاورز جمعی برای یافتن کار به شهر آمد و با شخصی که به یک ناپاک تبدیل شده بود ملاقات کرد. با تقلب او را به بالکن ضربدری باجناقها کشید و قول داد برای اولین بار زندگی کند و التماس کرد که به جای پرداخت پول ، به او قدم بگذارد. خوب ، وقتی کار را تمام کردم و به پایان رسیدم ، برای من اتوبوس و برای سفر به خانه صد ریال به من داده شد و آرزوی موفقیت کردم.