محافظ وحشیانه در عینک آفتابی داستان سکس ضربدری با خواهرم که در یک اتاق قفل خاردار لرزان کاشته شده است
یکی از نگهبانان مد در عینک آفتابی ، در بخش زنان فعالیت می داستان سکس ضربدری با خواهرم کند ، نظم را حفظ می کند و مادربزرگ خدا در ایست بازرسی می نشیند ، دوش ها را برطرف می کند و از خروج اضطراری محافظت می کند تا همه انواع ارواح در دختران خزش نداشته باشند. او خودش دوست دارد بعضی اوقات آنها را خراب کند و اجازه نمی دهد غریبه ها وارد سرزمین های خود شوند. یکی از هروئین ها در اتاق قفل کیف پول شخص دیگری از کمد لباس مجاور دزدیده شد و برای اینکه به پلیس زنگ نزنید مجبور شد خودش را معرفی کند.