دانشجویی بیکار با جسد خود در دهکده گاراب معامله می کلیپسکس ضربدری کند و به خاطر یک سکه تسکین می یابد
برای ادامه تحصیل ، وی تصمیم گرفت قدم ناامیدى بگذارد ، بدن کلیپسکس ضربدری و پول خود را بفروشد ، در پایان هفته درآمد خود را محاسبه كرد ، آنقدر خوشحال شد كه تصمیم گرفت آكادمی را در دانشگاه بگیرد. او شروع به کسب درآمد برای کل فرایند یادگیری کرد ، اگرچه گرگها فرو می ریزند ، اما ، او هیچ ارتباطی با آن نداشت و سرانجام قبل از ازدواج آن را دوخت.