قبر به مدت یک روز گاو را در یک ماسک چرمی در تابوت قفل کرد ، باز شد و شروع به سکی ضربدری نوک زدن یک تخم مرغ نشده در دهانش کرد.
علاوه بر شغل اصلی خود ، قبر از سرگرمی دیگری برخوردار است و گرفتاری برخی دختران را در شرایطی به همراه می آورد که زندگی به نظر شیرین نمی رسد. او قهرمانان ما را زنده کرد و باعث شد او از یک طریق زندگی را دوست داشته باشد. او یک ماسک را بر روی صورت خود گذاشت و او را در تابوت واقعی قرار داد و یک روز دقیقاً با ترس فریاد زد ، با این اعتقاد که در یک قبرستان محلی دفن شده است. در پایان ، نماز خواند و سپس چراغ ظاهر شد ، درب تابوت باز سکی ضربدری شد و دختر روی زانوهایش فرو ریخت و تخمهایش در دهانش تراشیده نشد.