او مانند یک زن مناسب و معقول به نظر می ضربدری باحال رسد و در حین مکالمه روی نیمکت می رود و اجازه می دهیم مانند یک گاو به او پنجه بزنیم
معلوم است که خانم مهربان در نگاه اول یک انحراف واقعی بود و یک دوست با دوربین از آن قدردانی می کند ، فشار ادرار قوی را که از سوراخ یک زن در نیمکت سرطان پشت سر گذاشته است ، برطرف می کند. به آرامی من جوراب شلواری او را خاموش کردم تا او نتواند کفش جدیدی را خیس کند ، پشت نرده ای روی نیمکت چوبی بالا رفت و وارونه روی پاهای ضربدری باحال خود ایستاد و بیایید از همه چیز غافل شویم.