شیموندو توسط یک عضو قبیله مو داستان سكس ضربدري زنم بور در صندلی تکان دهنده پدر بزرگ من وارد شد
دایی زندان را ترک کرد و بلافاصله به خانه خواهرش رفت که در خانه نیست ، اما دخترش قبلاً داستان سكس ضربدري زنم به یک زن تمام عیار تبدیل شده است که می تواند در طول سالهای غیبت از او لذت ببرد. وی از این دختر در مورد اینکه مادر چه موقع باز خواهد گشت و پدرش کجاست ، پرسید و فهمید که پدر من مدتها پیش مرخص شده بود و پدربزرگ فوت کرده است و یک صندلی تکان دهنده را پشت سر گذاشته است. جایی که او از راننده خود بهره برد و بدون ترس از کسی در همان صندلی رابطه جنسی برقرار کرد.