او مردی را با کلاه قرمز بلوز در ساحل بلند کرد و لنگر بین پاهایش را کاشت ، sexضربدری قبل از اینکه با روغن کار کند
مردی که درپوش بود زیر یک چتر استراحت می کرد ، از آفتاب داغ در ساحل پنهان می شد ، به طور اتفاقی چشمان خود را باز می کرد تا تخمهایش را با شورت خراشیده و شاهد یک بلوند داغ در حال راه رفتن روی شن و ماسه در شورت های خود ، با یک نیم تنه برهنه بود. بلافاصله پرید و شروع به مراقبت از او کرد ، از او پرسید که آیا دوست پسری دارد و چه کار می کند در شب. پس از چند ساعت پیاده روی در کنار ساحل ، آنها در کابین او ، در یک قایق sexضربدری بادبانی که در ساحل قرار داشت پایان یافتند. جایی که او در بین بدنهای مرطوب خود به بدن خیس نفوذ کرد.