سوزش از ضربدری باحال وان ، و Signorina جوان با زبر و بدون شلوار بر سر زبان ، و تقریبا هر دو lyuley فرو ریخت
وقتی او از حمام خارج شد ، من شنیدم که کسی در اتاق نشیمن صحبت می کند ، و از هنگام ورود او چنان شوکه شد که صدای تقلب با صدای بلند فریاد زد ، آنچه در اینجا اتفاق می افتد. کودکی ترسناک ، بی شرمانه ، بدون شورت و دختر مضطربش که فکر می کرد بزرگترها با اندامی در دهان او در خانه نیستند ، با چشمانی ناخوشایند به او نگاه کردند. سپس خانم در كنار نشست و با جوانان گفتگو كرد و شروع به گفتگو كرد كه این زبان اول است و به همین دلیل از ترس از ایجاد مجتمع های كمبود در طول زندگی ، لباس خود را درآورد و به ضربدری باحال او پیوست.