یک شورشی زخمی به لطف نجات ضربدریسکس ، همسر یک مسلمان را فریب داد
این شورشی در بازو قرار گرفت ، گویی که مجروح شده بود ، در واقع یک خراش جزئی وجود داشت و مانند بچه گریه رفتار می کرد ، گویا بازوی او از هم پاشیده بود. او با ترس از میدان نبرد فرار کرد و در طول راه با یک زن خوب مسلمان ملاقات کرد. که در حال جمع آوری آب از شیر بود تا همسر خود را برای لاگمن آماده کند. وی با سرباز زخمی شده با قدردانی رفتار کرد ، که خنجر ضربدریسکس را زیر لباس خود جابجا کرد.