شوهر پیر پیرون به سرعت زیر لباس ضربدری داستان لغزید و همسرش را در آشپزخانه آماده کرد تا اینکه اقوام را دید
كسلاچ ، پیرزن ازبكی ، آماده می شود تا در آشپزخانه بلعیده شود و شوهرش در كنار او بچرخد و نمی داند چگونه با او تسویه حساب كند ، یا یك عشق. میهمانان برای تعطیلات در خانه ضربدری داستان خود می نشینند ، بنابراین او جلوی او ادرار انداخت و وقتی زن را دید ، تذکر را فهمید. سرش را سریع تکان داد ، نگاهی به اطراف انداخت ، خم شد و لباس های خود را بالا برد. پیرمرد الدا را با دستان خود در امتداد واژن قهرمان بدون شلوار سوار کرد و آنها را در جای خود قرار داد ، بلافاصله رفت تا در سطل تمام شود و توانست چندین بار در اعماق واژن چسباند.