همسر متعجب برای مدت طولانی نتوانست بفهمد چه کسی این زن را روسپی یا بنده می نامد ضربدری داستان
همسر دائماً به شوهرش فریاد می زد که کثیف و خوک است ، کل خانه ویران شده است و تا زمانی که او آن را تمیز نکند ، شما اینجا زندگی نخواهید کرد. کیف هایم را بسته بندی کردم و زنگ در را صدا کردم. باز شد و زن یک خدمتکار شرجی و ورشکسته را دید. و این کیست؟ جیغ زد ضربدری داستان کشاورز پاسخ داد: این خانه دار جدید ما است ، من هزینه آن را پرداخت می کنم و او تمیز می کند.