روانی بدون شورت ضربدری خفن از روی میز بالا رفت و مست شد ، یا عدالت باسمنی
در جلسه دادگاه ، گوساله ها که در نهایت ناراحت بودند و از هیچ کس خجالت نمی کشیدند ، محکوم شدند که بدون شلوار بیایند و او برای همه شرکت کنندگان در جلسه دادگاه با کلاه برهنه می جنگید. اما می خواستم ادرار کنم ، ضربدری خفن بنابراین به دادسرا رفتم و روی کاغذهایی ادرار کردم که به سختی می توانم آنها را حذف کنم ، بنابراین قاضی او را قفل کرد. در سلول اواخر عصر ، پلیس به صف حمله كرد تا از مأمور انتقام بكشد و آنها را مجازات كند ، بنابراین او او را با یك گروه از اعضا خسته كردند و تمام این خلاءها را در آنجا پر كردند تا بتوانید به آنها بچسبانید.