نگهبانان پردیس فاحشه حیاط را گرفتند و به مدیر منتهی داستان سكس ضربدري زنم شدند که قبلاً با یک دانشجوی شیطانی رابطه جنسی برقرار کرده بود
یک دانشجو دائماً از شوهرها فرار می کند و بدن خود را به دهقانان گرسنه که می خواهند غذای خود را در یک گوساله جوان بخورند ، می فروشد. او جای پیوند دارد و این گوشه ای از پشت دانشگاه است ، جایی که او در یک مینیسک ایستاده است و این بدان معنی است که وی در حال حاضر در دسترس است و می توان داستان سكس ضربدري زنم آن را برای پول خریداری کرد. اما به جای مشتری ، یک نگهبان او را گرفت و تمام سوراخ ها را جستجو کرد.