خوشبو و خوشبو و نجیب و نگارنده مردی را که دستانش به ضربدریسکس دستش گرفته بود ، به سختی جذب می کرد
او فقط نوزده سال داشت و قبلاً به عنوان یک برده درجه یک تبدیل شده بود ، ضعیف آموخت که اطاعت کند و پروردگار که او را با شهردار 23 ساله شهر خدمت می کرد ، که ده ها تن از این دختران را داشت تا توهمات را به واقعیت تبدیل کند. بنابراین او او را در دستبندهای خود قرار داد ، و او را مجبور به مکیدن یک خروس کرد ، و او گفت که این چیز ضعیفی است که در بالای یک ضربدریسکس خروس بزرگ پر می شود و با نوشتن انگشت بر روی بزاق بزاق کف.