من از زیر مبل پشت گوش با یک میدان ضربدری سک لخت از جیغ های بد برای مادرم که لباس پوشیدم بیرون کشیدم
بدبخت حیله گر در پشت پرده مادرش در اتاق پنهان شده بود و به دنبال چگونگی تغییر لباس خود بود و به همین دلیل او را به او می زد ، خنده دار شد. لامپ وقتی که سعی در خارج کردن و استمناء عضوی را داشت ، با پای خود ضربدری سک به زمین برخورد کرد. سپس آن زن که خودش لباس پوشیده بود ، بدبختی را از گوش گرفت و از پناهگاه عقب نشینی کرد ، اما متأسفانه کسی نتوانست جلوی غرایز را بگیرد. بنابراین ، علی رغم ظاهر بسیار زیاد مادر ، لب های خود را در نوک پستان مکید و چون سعی کرد آن را از بین ببرد ، پس از لحظه ای احساس کرد که انگشتان او به آرامی در گهواره در حال شل شدن است ، او را در گرما انداخته و زانوهایش می لرزید ، و حالا دیگر نتوانست جلوی میوه ممنوعه را بگیرد.