پسران در خوابگاه هستند و تصمیم می گیرند به اتاق همسایه جوان مراجعه کنند و آن sexضربدری را لعنتی کنند
آقایان در کاروانسراهای مرکزی در Stavropol در آشپزخانه جمع شدند و هنگامی که خاک به پایان رسید و مغازه ها بسته شدند ، تصمیم گرفتند وقت آزاد خود را با یک همسایه جوان در اتاق بعدی تمدید کنند. در نیمه شب ، دختر احساس کرد که بسیار نفس می کشد و دستش در حال کشیدن شورت هایش است. حیرت از ترس به وجود آمد و در حالی که او توسط یک غریبه مست لعنتی شد بی sexضربدری حرکت شد.