صبح دایی او به آشپزخانه آمد و یک مرد کوچک ضربدری خانوادگی در شورت ، مردی وجود دارد و او را با سرطان بر روی حوضه شستشو تاخت و با پوشیدن شورت
دایی او از صبح در آشپزخانه آمد تا غذاهای دریایی را بنوشد ، و در اینجا تعجب برهنه در شورت او ایستاده و شستن ظروف است. خوب ، او احساس عصبانی کرد و شروع به پیچیدن دم خود در مقابل آن ، مانند طاووس گرسنه کرد. سپس دختر او را در آغوش گرفت و فلفل خود را روی بیدمشک حس کرد ، بنابراین او را دور کرد و دید که یک نعوظ با یک غده از شلوار خود بیرون می آید. آنها با یک حرکت دست و شلوارک روی زمین و اندام در دهان ، آنها را به جای صرف صبحانه ، سرطان را به ضربدری خانوادگی حوضه شستشو گره زدند.