دروشیرا با یکی از اعضا در دست خود شلیک می کند ، به صفحه نگاه می کند و نگاه پارتیزان را در پشت سر خود نمی داستان س ضربدری بیند.
وارد خانه ام شدم و ناله ای شنیدم ، کسی مشغول تماشای چیزی ممنوعه در خانه اش بود ، در غیر این صورت والدین اینترنت داستان س ضربدری را قطع می کنند ، اما از آنجا که آنها در خانه نیستند ، می توانید یک سرگرمی بگیرید. او کمی در را باز کرد و اسفبار کوچک با دستش آشفتگی کرد و بی سر و صدا را تماشا کرد تا اینکه احساس عصبانیت کرد و نتوانست اعصاب خود را متوقف کند ، روی مرد تکان داد و به هر معنی کلمه را ترک کرد.