نامادری که وارد خانه شد ، در یک وضعیت نامناسب قبر وحشت زده سکی ضربدری پیدا کرد
قبرهای ترسیده به محض شنیدن درب باز شروع به ورود کردند ، اما هنوز وقت لازم برای پوشیدن لباس را نداشت. نامادری دید که چه کاری انجام می دهند ، و او بلافاصله به سوی آنها شتافت تا مانع از پنهان شدن سکی ضربدری آنها بخصوص مرد جوان بزرگ شده شود. خسته ، من در میان آنها با یک سؤال نشستم که چه باید بکنم ، او نمی خواست پدر و مادرش را آگاه کند ، اما برای این کار او نیاز به ارائه چیزی داشت.