خرچنگ شاهلی نمروشی روی میز ایستاده است ، ماساژور انگشتانش را به داخل مقعد فشار می دهد و دهان کوچکی ضربدری یاهو را می کشد
یک خانم جوان به وزن تقریبی 45 کیلوگرم به ماساژ رسید ، استخوان هایش جمع شد و ماساژ درمانی از دیدن اسکلتی که روی پوست پوشیده شده بود بسیار می ترسید ، اما همه چیز با سینه هایش بیدمشک بود ، اما با مشت کوبید. خوب شروع کنیم ، من آن را با روغن آغشته کردم ، جلوی صورت خود را با عضوی در پیشانی ایستادم و ناگهان احساس کردم که او در شلوار خود در حال صعود است و شروع به خلاص شدن از شر آن کرده است ، به زودی حالت ایستاده را در دست گرفت و سپس ضربدری یاهو خانم قدم بلند کرد و به سرعت با سرطان سر خورد و درخواست کرد چند انگشت را درون مقعد بگذارد. یک پسر یخ زده ، روغن را از بطری روی انگشتان خود ریخته و شروع به ماساژ مقعد می کند ، در این زمان نقطه استخوان پیچ خورده است به طوری که انگشتان دست عمیق تر در الاغ فرو می روند.