دانش آموز در مترو خوابید و روز بعد ، مردی نشسته با دقت قدم برداشت تا گربه خود را زیر دامن خود لمس کند سکی ضربدری
دانش آموز سوار مترو شد اما او خواب بود ، گروهی از منحرف ها در آنجا در حال دویدن بودند و بیایید همه را احساس کنیم. او در وحشت از خواب بیدار شد و شروع به گرگرفتن تک تیراندازها کرد ، اما خیلی دیر شد ، زیرا اشتیاق حیوان به سرش رسید و لازم بود که موضوع تمام شود. مجبور شدم دور و بر شوم و چیزهای کوچک و شترها را پنهان سکی ضربدری کنم ، اما انگشتان هوشمند همه جا خزنده بودند.