دایی زود از ضربدری باحال محل کار برمی گردد و خواهرزاده خود را برهنه در حمام می یابد
وی از دختر کشاورز و هنگام بازگشت از کار زودتر از حد معمول بازدید کرد. صدای حمام را در حمام شنیدم و رفتم تا بررسی کنم ضربدری باحال شیر آب ریخته است. اما معلوم شد که دختر فقط خود را شستشو می دهد ، و او را کمی دیده بود و او را وارد سالن کرد و وقتی دختر دوش را در لباس زیر خود رها کرد ، از عموی خود ترسید و می توانست برهنه او را ببیند.