او بعد از دوش گرفتن ، کلاه خود را با انگشت زن ضربدری زیر حوله مالید و به درب اتاق نگاه کرد
من به ملاقات والدینم در روستا از مدینه رسیدم ، پس از آنكه او از خانه ما خارج شد ، قهرمان ما كاملاً بالغ شد ، گرچه او هنوز هم قبل از عروسی از دستور پدرش معصوم بود ، اما او قبلاً یاد گرفته بود كه بدون وارد شدن به دوستش ، جرعه بزند. بعد از یک سفر دیگر به حمام ، تصمیم گرفتم به سرعت استراحت کنم ، صدای افراد دیگر را که در بیرون از خانه می شنوم ، شنیدم و در وحشت بیش از حد هیجان به زن ضربدری سرعت به ارگاسم رسیدم.