او با دستان پشت خود بلوند را در قلعه گرفت و گاو را بین پاهای مخملی کاشت و گوز را دور کرد ضربدری باحال
جفت گیری بلوند با مردی که او را به اتاق خواب خود آورده بود ، انتظار چنین تحولی در اسارت را نداشت. همکار فقیر نتوانست حرکت کند ، تمام درد مقعد خود را احساس کرد و با ورود ضربدری باحال به شنیای دشوار ، درد پاره شد. اولین تلاش ناموفق بود و بسیار دردناک بود ، زیرا غریب در حالیکه بار دوم با استفاده از بزاق سینه بند چرمی خود را غرق کرد و به راحتی وارد روده روده شد ، بلافاصله با مشکل بدتری روبرو شد ، آن دختر صبحگاهی به توالت نرفت.