او تلفن را در یک رجیستر قرار داد و شروع به شل کردن دست های خود برای بستگان ، با تلاش ضربدری واقعی برای برقراری رابطه جنسی کرد
ما به عنوان یک خانواده زندگی می کنیم ، می خواهیم دانش خود را در مورد ماجراهای تابو ، که توسط والدین و نه تنها ممنوع است ، به اشتراک بگذاریم. Okmelon ، قدیمی ترین ، نتوانست شغلی پیدا کند ، با کوچکترین جوانان که هر دو از کارشان بر روی گردن نشسته اند ، روی گردن نشستند ، اما وقتی هیچ Rodecas در خانه وجود ضربدری واقعی نداشته باشد ، چه کاری انجام می دهند. و حالا ما قصد داریم به تلفن او نگاه کنیم ، وگرنه یک بار گفتگوی بین آنها را شنیدیم و همانطور که بعدا معلوم شد ، بچه های دیوانه واقعاً دوست دارند بازی های خود را بی سر و صدا انجام دهند. مهمترین چیز این نیست که وقتی می بینند همه موهایشان پر از وحشت است که برای اقوام خود دیدند ، که بدون احساس ضعف زوزه می کشند وحشت نکشید ، احساس خجالت نمی کنند و نمی ترسند کسی روزی آن را ببیند.