دهان خود را بر روی ملاک ببندید و به چشمان من نگاه کنید داستان سکس ضربدری با خواهرم ، چرا دوست دخترم را وسواس ابتلا به یک سرطان زیر بغل گرفتار کرد
دختر روی تخته ، مرد محبوب خود را در آغوش بهترین دوست خود یا به عبارت بهتر یک کلاه اشاره بر روی انگشتان خود دید ، که در کنار سرطان به اصطلاح اصحاب اصلی ایستاده بود. اوه ، هر دوی شما قیمت چنین خیانتکاری را پرداخت خواهید کرد ، اما ابتدا سیلی بر روی شما می اندازم ، فکر کردم و از طریق تلفن خواستم تا او هم اکنون از این طریق پیاده شود ، یک هدیه فراموش نشدنی برای او آماده کردم ، مانند گلکسی اس 8 ، مردی پرشور به کفش ورزشی برای بانوی خانه قلب شما پرید. با کلمات ، داستان سکس ضربدری با خواهرم اکنون می خواهم شما روی تخت دراز بکشید و شروع به گره زدن بستر ، خدای من! او کار جدیدی انجام داد ، اما ناامید از این کار آمد که وقتی یکی از آشنایان متقابل وی در در خانه ظاهر شد ، سعی کرد به طور همزمان از او مراقبت کند ، اما او در انتخاب و انتخاب شخص اشتباهی اشتباه کرد. و او در اینجا چه کاری انجام می دهد ، ضربه محکم و ناگهانی با یک تهدید همراه است؟ دهان اشتباه خود را ببند ، چرا از دوست دختر من متنفر هستی ، من همه چیز راجع به تو می دانم ، و اکنون با همان چیزی که با فهمیدن با شما مواجه شدم آشنا می شوید ، اما شما فقط بدتر خواهید شد ، زیرا شما شخصاً آن را نظارت خواهید کرد.