مادر شروع به مجازات پسرش کرد ، و مقبره انگشت خود را در لباس زیر لباس داستانسکس ضربدری راحتی و بدون شورت نگه داشت.
این مرد در کنار رودخانه در خارج از روستا قدم زد ، عصر برگشت ، درس نیاموخت ، اتاق را آویخت ، مادر عصبانی نشسته و وقتی برگشت ، سعی کرد او را در گوشه ای از خیابان داستانسکس ضربدری بگذارد و منتظر آرامگاه از خیابان باشد ، اما می داند چگونه مادر خشمگین را آرام کند. او یک دست را زیر لباس خود پوشانده و کلیتوریس را برداشته ، آن را در گرما انداخت و با کلمات به تختخواب خورد. او در كنار او نشست و به آرامی شروع به بوسیدن گل گوش خود كرد ، و زمزمه كرد ، خوب ، مادر ، آرام باش و بیهوده گم نشو ، شما كاری را كه من می خواهم دوست ندارید ، پس آرام باشید و لذت ببرید. انگشت خود را با انگشت فشار دهید ، نوک سینه های خود را بر روی سینه های کرکی مکیده کنید.