وی پس از قرار ملاقات در یک کافه ، یک اتومبیل را فیلمهای ضربدری در پارکینگ جمع کرد و به اتاق خود رفت
آوریل برف در پارکینگ زیر خانه به اتومبیل برگشت و یک غریبه در حال دویدن بود. من از او پرسیدم که آیا می توانم در مورد چیزی به شما کمک کنم؟ چه کسی درخواست کرد که به وی سفر یک خانه بدهد و شمع کمی از پول را نشان داد. او به داخل ماشین سوار شد و شروع به چیدن مواد غذایی فیلمهای ضربدری در صندلی عقب کرد و آن مرد غارت را از نزدیک تماشا کرد.