در حالی که والدینش در خواب بودند ، دانیلا شلوار خود را درآورد و با یکی از اعضای گربه ماریانا از پایین کس ضربدری خوابید
دانیلا کس ضربدری به همراه دوستش به خانه خود آمد و پس از هدایت وی ، ویزیت مانند خانه را در حالی که پدر و مادرش در خواب بودند و با او زمزمه می کرد ، زمزمه می کرد و در حالت هیجان انگیز ترس از گرفتار شدن ، وی را نجوا می کرد. او او را به آشپزخانه برد و تحت الشعاع قرار گرفت ، سپس به سرعت برافروخته شد و از پایین به گربه ای خورد ، در مقابل او ایستاد.