Profursetka وقتی که لعنتی بود هرگز از ضربدری سک چمن گزید و جلوی چشمانش تمام شد
این دختر که توسط علفهای هرز سنگسار شده بود ، در ملاقات با معبد روحهای کوچک ناجور شد ، در حالی که در حالی که در اطرافش اتفاق می افتد ، ماشین خود را رانندگی نمی کرد ، دختر همه سوراخ های ممکن را پاره می کرد. او حتی شروع به رسیدن به وضعیت کافی کرد ، اما در آن زمان خیلی دیر شده بود ، زیرا مرگ قرار بود از یکی از اندامهای موجود در دهانش شلیک کند ، اما متأسفانه ، او از دست داد و چشمانش را با مایع چسبناک پوشاند. هیچ چیز بدون دیدن ، او در الاغ برهنه نشسته بود و نمی فهمید چرا کور و ضربدری سک برهنه است.