جادوگر با موهای بلوند بیدمشک مودار خود را در مقابل مرد همسایه ای که داستان سکس ضربدری با خواهرم در حیاط خلوتش ملاقات کرده بود ، مالش می دهد
به دلیل تنبلی ، مأموری با بیدمشک بی همسایه همسایه ای را در حیاط خلوت مرد جوان پیدا کرد که شروع به اغوا کردن او با خشونت کرد. او در داستان سکس ضربدری با خواهرم مبل مهمانش مستقر شد ، شورت را کنار هم کوبید و یک جیب شفاف از جیبش بیرون کشید. او را فشار داد تا شکاف خورد و آنقدر بلند عزادار شد که همه خدمتگزاران از همه گوشه ها بیرون رفتند تا انحراف را ببینند. با دیدن بسیاری از چشمان اضافی ، ابرو را با دست گرفت و او را به اتاق دیگری سوق داد ، جایی که او را روی تخت فشار داد و یک کلیتوریس صورتی از پارچه مودار خود بیرون کشید ، به لب های خشک شده چسبید و شروع به مالیدن آن تا انتها کرد.