لنین یک میناکاری زن ضربدری نیمه حیاط را در حیاط خلوت کنار چوب ، جوجه سیاه پوست لعنتی کرد تا اینکه مادربزرگ بسوزاند
خرد در مزرعه زن ضربدری متروک وجود داشت که دوباره یک سوراخ انعطاف پذیر را برای یک زن جوان تثبیت کرد ، در حالی که پیرزن به باغ می رفت و در یک موقعیت عجیب و غریب مانند قورباغه مستقر می شد تا تپه همسایه. با او که مدتها به عنوان رهبر در آن سرگردان بوده و هنوز هم نمی تواند تنها بماند ، همسر همواره مداخله می کند ، گویا وقتی احساس اضطراب می کند احساس آرامش می کند ، اما امروز شانس او در سمت حزب است.