در حین انجام تکالیف ، یک نوع گوساله خشن چهره به طور اتفاقی برادرش را لگد زد داستان س ضربدری
او به جوانترها كمك كرد تا با جبر مقابله كنند ، اما كاملاً بی علاقه بودند و از او خواستند كه کارهای خانه خود را انجام دهد. اما او امتناع كرد و گفت ، تا زمانی كه خود را از روی میز نفهمید ، ترك نخواهید كرد. او با سینه های خود مانور سختی را انجام داد و داستان س ضربدری به نظر می رسد که پستان کوچک به طور تصادفی از زیر پیراهن به طور مستقیم در جلوی نگاه های خود می پرید. بعد همه چیز به گونه‌ای پیش آمد که گویی او این سناریو را برنامه ریزی کرده است.
