دختری سیاه را با طول زانوی بلند صد ضربدری یاهو دلار فروختم و به یک تخت گره زدم
مرد سیاه پوست یکی از دوستانش را دید و می خواست ضربدری یاهو وارد او شود ، اما کسی را به جز دوست پسرش که به روش دیگری نسبت به دلار پیدا کرد ، نداد. او برای پول گریه می کرد و حریص بود ، بنابراین صد نفر موافقت کردند ، و چشمانش تعمید یافت و به پشت گره خورده بود تا فوران نکند. هنگامی که نگرو یک عضو متراکم را به صورت عمده فرو ریخت ، فهمید که این دوستش به وضوح نیست ، اما او چیزی نگفت و تصمیم گرفت تا دریابد که چه کسی با او رابطه جنسی برقرار کرده است.