و می دانید عزیزم که در واژن شما الان مال من نیست ضربدری خانوادگی ، خانم من ناگهان از میدان بیرون می رود
دوستان به یکدیگر وابسته هستند که یک دختر به هر دلیلی درک خواهد کرد که با مرد جوان خود ارتباط برقرار نمی کند. او را به بازی چشم بسته برگردانید و آن را با طناب روی تخت گره بزنید. او بی سر و صدا یک دوست را در یک نجوا صدا زد و هنگامی که او shinah خود را به مهبل خود فشار داد ، اما او نفهمید که کیست ، منحرف شد. با عصبانیت با انگیزه شروع به صحبت ضربدری خانوادگی كرد و از او پرسید كه چرا در سوراخ خود احساس عجیب نمی كند ، بنابراین او از شوك از روی بیل پرید و باند با چشمانش آمد و مدت ها از آنها فریاد زد.