دوست دختر سرطان یک ترامپولین در ضربدری جدید الاغ را لعنتی کرد ، شورت را به زانو درآورد و در بیدمشک به پایان رسید
پسر و دختر روی ترامپولین پریدند و ناگهان با عجله به آخرین پرش آنقدر فشار آورد که شلوارک و شورت را روی زانوها پرواز کرد. او فوراً عضو قائم بود که یک گربه بیدمشک را دید و به محض فرود آمدن روی زانوها ، آن مرد بلافاصله ضربدری جدید او را صاف کرد تا جایی که من او را نمی خواهم. او قبلاً خم شده بود ، دختر با اشتیاق ناله کرد و بعد از چند دقیقه به پایان رسید.