واعظ دلپذیر زبان تند و زننده را لرزان گهواره های خود را ضربدری باجناقها به دیوان خود
سرباز پیشین هفت سال خدمت کرد و در یک کلیسای ضربدری باجناقها کوچک شهر موعظه شد. اغلب مجالس جوان به او می آمدند تا گناهان را التماس کنند. مدت طولانی که خود را از وسوسه خود دور می کرد ، تعداد بسیار کمی از مردها در حل و فصل آنها بودند ، اما او به صورت رایگان ، پمپاژ و زیبایی در اینجا بود. در گذشته هیچ کس او را نمی شناخت ، و به محض ظاهر شدن در آستانه ، سرانجام جذابیت او را وادار به خزیدن در برش جنین کرد.