در آفتاب در خانه ، دختری که از پدر ضربدری فامیلی و مادر خود در پشت مبل پنهان شده است ، یک برادر را نیش می زند
والدین در اطراف خانه باید اعتصاب کنند تا در مدرسه غایب نشوند. او بی سر و صدا در اتاق نشیمن روی مبل پنهان شده و با کوچکترین تماشای تله را مشاهده می ضربدری فامیلی کند. سرش را روی دامان او گذاشت و فهمید که خروس او در حال گسترش است ، او با نگاهی شگفت انگیز به او نگاه کرد ، و او در حالی که علاقه مند بود ببیند که چگونه به نظر می رسد زنده بود ، می لرزید ، بنابراین او با ذبح کردن پشت او رفت.