پشت یک ضربدری خفن دیوار بایستید و با دوست خود در شورت ، خواهر لباس زیر زنانه را جاسوسی کنید
پسر از خنده خواهر و دوستش بیدار شد و چشمانش را مالید و در اتاقش سرگردان بود ، اما دید که آنها هنوز لباس نپوشیده اند و در پشت دیوار پنهان شده اند. ضربدری خفن او شروع به جاسوسی بر روی آنها کرد و وانمود کرد که نوع است که می خواست وقتی متوجه او شد ، آنها را با آب بیرون بکشد. و وقتی عضو خاردار را دیدند ، فهمیدند که او مدتها است که آنها را تماشا کرده است.