دختر بزرگ شد و عصبانی شد وقتی فیلم ضربدری پیرمرد بی پروا الاغش را گرفت
دختر مشغول تمیز کردن خلأ بود و ناله پیر روی مبل نشسته بود و ظاهراً روزنامه را می خواند ، اما او خودش چشم به چشم خزنده ای برای خزیدن به هر چهار دستمال نمی زد ، که تمایلی غیر قابل مقاومت برای گرفتن او وجود داشت. متأسفانه پیرمرد نتوانست مقاومت کند و شروع به تسلیم دستان خود کرد و او با تهدیدی که از والدینش شکایت می کرد ، فریاد می زد و تهدید می کرد. ناگهان انگشت چروکیده ای را در گربه اش از طریق شورتش احساس کرد فیلم ضربدری و بلافاصله جاری شد.