زن آشنا خروس را در دهان خود دمید و پاهای خود را در وضعیت ناراحتی خم ضربدری یاهو کرد
ههل با یک بطری مهتابی به خانمی آمد که گاهی اوقات وقتی شوهرش در یک شیفت شب رفت ، ملاقات کرد. او مطمئناً منتظر اوست و برای شستن کون ، دوش می گیرد. هنگامی که او می رسد ، یک زن برهنه با او ملاقات می کند ، پس از آنکه ضربدری یاهو خودش را می پوشاند پیراهن پیر را نشان می دهد که گربه اش را با سینه نشان می دهد. خودش را خم کرد و قبل از ورود بیدمشک در دهان شوکه شد.