یک مشتری مرتب داستان سكس ضربدري زنم و مرتب با مشاعره ناز برای معالجه ماساژ آمد و آن مرد شاخدار شد و یک حوله را برداشت
ماساژور الهه را با سینه های واقعی ، بزرگ و طبیعی می دید ، او هرگز مدت طولانی چنین سینه ها را ندیده داستان سكس ضربدري زنم بود ، جای تاسف است که او برای نشان دادن خود خجالت کشید. مجبور شدم کمی از خشونت استفاده کنم تا حوله ای را بپوشانم که فضایل زنانه ام را از بدن او بپوشاند ، به محض این که متوجه شد آلت تناسلی او روی زیر بغل مستقر شده است ، گله ای از برجستگی های غاز در بدن او. با اکراه ، او سر خود را به پهلو چرخاند و دوباره ، زالو پشت لب های خود را لغزید ، و احساس یک حفره دهان گرم است.