پاتک روی مبل خوابیده و دخترش هنگام بازی با او خروس را لمس می کند و سعی می کند یاد فیلم ضربدری بگیرد که خودش بخورد.
این دختر روی مبل نشسته بود و روزانه خاطرات خود را نگه می داشت ، فیلم ضربدری از نظر ذهنی تصور می کرد مردی بزرگتر از او باشد و هیچ رابطه صمیمی نداشته ، زیرا او را تابو می دانستند. اما از نظر ذهنی هیچ کس ممنوع نخواهد بود ، بنابراین ما با هم به تخیل او نگاه می کنیم ، احتمالاً پدرش در حالی که او را از شلوار خواب خود بیرون می آورد کنار او استراحت می کند و شروع به بازی با یک پیپت کند می کند. در همان زمان ، او می آموزد که سعی کند به خودی خود شیر دهد ، اگرچه در واقع کار نمی کند ، همانطور که برای اولین بار انجام می شود.