زندانی به شوخی به زندانیان شوماوف ، او زیر شلوارهای آنها داستان سکس ضربدری با خواهرم را برداشته و یک قو را به صندلی گره زد
دو رايانه بدون دست و پا با دستان خود در پشت گردن بسته شدند و با شکم خود روي يك ميز قرار گرفتند. قبل از آن ، آنها در یک میهمانی گرفتار شده بودند و دختران در واقع توانستند یک ترنس را در پیش بگیرند ، در پشت داستان سکس ضربدری با خواهرم میله هایی که پرانرژی بودند و در حالی که دروغ می گفتند ، گوشه های همان صندلی با کلاه مالیده می شدند ، اما بعد از لحظه ای فهمیدند که چگونه یک خوشبختی بی سابقه را به یکدیگر تحمیل می کنند. در حالی که یکی از آنها در پشت دراز کشیده بود ، مرد دوم چهار پاچه را به لیسید و نگهبان متوجه وضعیت بد وی شد.