این سبک شناس یک خروس گوشتی را فیلم ضربدری به داخل ولو تراشیده یک رقصنده دست و پا چلفت کرد و دست خود را در دهان خود نگه داشت
خواننده بزرگ از تدریس بی حسی برای رقصیدن خسته شد و تصمیم گرفت او را رها کند ، اما او به پاهای او چسبیده و روی زانوهایش لکنت داشت ، خوب ، اگر دوست دارید ، من به شما زبان خواهم داد. سپس آن مرد بلافاصله یخ زد ، با خود فکر کرد ، اما در این رابطه ، من به این فکر نکردم ، زیرا بد نیست. او آن را از روی لباس خود بیرون آورد ، و چشمانش از فیلم ضربدری زیر جیب هایش بیرون آمد و اندازه آن طبقه بندی نشده بود ، اما او هنوز دهان خود را می گیرد و نه تنها ، حتی با باسن هایش از هم جدا می شود ، که او را در حالت امن خود قرار داد.