یک جوان مصری خروس شخصی را ضربدری باحال در حیاط می خورد و به خودش می دهد که روی یک هود دراز کشیده باشد
یک زن مصری پسری را که در خانه بیرون می رود ، یک پسر با اسبی را در حیاط گیج می کند ، دختر خود را روی کاپوت قرار می دهد ، شورت را روی زانوها گذاشته و گربه اش را پخش می کند. این مرد مدتهاست که با او دوست بوده اما خیلی زود با او ازدواج خواهد کرد و والدینش ضربدری باحال به او اجازه ازدواج با گدایان را نمی دهند ، بنابراین در صورت عدم حضور بستگان خود در خانه جمع می شوند و در انبارها ، گاوها و حیاط ها جمع می شوند.