زن خانه دار کاملاً در خواب بود و در کس کردن ضربدری این زمان ، کارگر بی سر و صدا از حیاط بیرون کشید و به جادو نگاه کرد.
آشا کالشا هنگام خواب ، درب جلو را قفل نکرد و از حیاط وارد شد تا از کارگر که در حال ساخت گاراژ خود بود برای درخواست نوشیدنی بپرسد. من یک بکر را دیدم که محکم خوابیده بود و طبیعتاً در معرض کس کردن ضربدری هراس عاطفی قرار گرفت و بدون آنکه بداند چه کاری انجام می دهد ، برای خیس شدن به آنجا رفت. تقریباً چندین بار او را از خواب بیدار کرد و قلبش با ترس هیجان انگیز از خواب بیدار شد ، اما او به وضوح نتوانست جلوی خود را بگیرد و بدین ترتیب کاملاً غرق شود ، اما خروس خود را در رحم نفس قرار داد.