پدربزرگ بالکان ، نوه فیلم داستانی ضربدری یا مادربزرگ را از خرچنگ آنارشیست در حیاط قورت می دهد ، والدین پس از تمیز کردن ملحفه ها مجبور به تمیز کردن
بازنشسته پالکان در بازنشستگی در خانه می نشیند و از نوه آنارشیست که نه کار می کند و نه در هیچ جایی تحصیل می کند ، مراقبت می کند ، اما احمقانه بر گردن پدر و مادر نشسته است ، بنابراین فیلم داستانی ضربدری پدربزرگ در پشت نگهبان قرار گرفت و به او اجازه داد حداقل اوراق را در حیاط تهیه کند. بنابراین او گریه می کرد و هنوز بیرون می آمد و وانمود می کرد که گرم است و از لباس زیر سلب می شود ، و پیرمرد می نشیند و به سبیلش نمی وزد ، وانمود می کند که انگار چیزی نمی بیند. سپس سینه بند او را برداشتم و منتظر واکنشی بودم اما او به راحتی صفر داشت و بعد تصمیم گرفت به بانک برود و درست جلوی او نشسته ، پایش را بلند کرد و شورت هایش را به سمت سمت آن سوق داد و یک بیدمشک تراشیده را به او نشان داد.