مادرم پسرش را گرفت که در شلوار و سینه بندهایش تند ضربدری داستان و زننده بود ، افراد بد به گهواره افتادند و سپس مکیدند
پسر بچه صبح از خواب بیدار شد و در خانه به دنبال مادرم رفت و چندین بار با او تماس گرفت و در پاسخ به سکوت این بدان معنی است که او در خانه نبود و لباس زیر او را روی مبل دید ، او در آینده برای یک جلسه عصرانه با شوهر پدرش آماده است. نتوانست خود را مهار کند ، او شروع به استنشاق زیر شلوارهای مادرم کرد و آنها را روی خودش قرار داد ، سپس سینه بند پوشید و طعم دستگاه تناسلی او را تصور کرد و لرزید و شروع به لرزیدن کرد و در آن لحظه یک مادر جوان وارد اتاق شد ، به دنبال همسایه رفت و در جستجوی سشوار برای خشک کردن موهایش بود. سپس این وحشت ، با فریادها و توهین ها اتفاق می افتد ، و او شروع به ضرب و شتم او روی دستان خود کرد ضربدری داستان ، اما وقتی دید که پسر ناسزا و ترسیده او چروکیده است ، قلب او از ریتم فراتر رفت و زن برای آرام کردن پسرش مکید.