شخص پسر یک دختر کوچک را در بالکن پیاده کرد ضربدری خفن ، او را به بدنش دعوت کرد و لاغرید
چیل آپارتمانی را در نزدیکی دانشگاه اجاره داد و کلیدهای میزبان را گرفت و به خانه اش رفت ، از پله ها بالا رفت ، دختری 18 ساله را دید ، شروع به راه رفتن کرد و شروع به پاسخگویی کرد. او به او گفت که اینجا ، در طبقه هفتم ، کلبه ای را اجاره کرده است و می خواهد آن را بازدید کند. که دختر را با لبخندی روی سرش تکان داد و به دنبال او رفت ، پله ها را بالا برد و به محض عبور از آستانه ، درب را ضربدری خفن مستقیماً پشت سر خود بست ، پسرک سینه لاستیکی خود را با دستانش گرفت ، با آرامش مراقبت کرد و عجله ای برای نزدیک شدن به هم نداشت.